من به این پول نیاز دارم ولاغیر...
تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۷۰۹۹۹
مثل همیشه تنها رفتم زیارت امام رضا(ع) و همان دم در صحن نشستم. این بار دلم خیلی پر بود و شروع کردم به گلایه کردن از آقا. زار زار گریه میکردم. هیچ جا نمیشود مثل حرم امام رضا(ع) گریه کرد، کجا بروی که بتوانی راحت اشک بریزی و درددل کنی. اصلاً یک مرد کجا میتواند گریه کند؟
صدا را انداختم بالا و زار زدم: آقا من بچم بیماری قلبی داره، به زور با مسافرکشی، یک قرون دو هزار جمع کردم بتونم عملش کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین طور شاکی مینالیدم که جوانی با کت و شلوار با عجله از جلوم رد شد و کیف پولش افتاد. تا به خود آمدم و کیف را برداشتم که به او برسانم؛ در میان جمعیت گمش کردم. لای کیف را باز کردم. یک...دو... سه... پنجاه... صد... دویست... از یک جایی به بعد دیگر نشمردم. کیف، پر دلار بود. اطراف را نگاه کردم، کسی من را نمیدید، کیف را در جیبم گذاشتم و یک دست هم رویش گرفتم. خدا را شکر کردم و رو به گنبد گفتم: امام رضا دمت گرم. کرمت رو عشقه.
تند تند داشتم از صحن خارج میشدم که چشمم خورد به تابلو دفتر پیداشدگان. میخواستم ادامه دهم؛ ولی پاهایم قفل شد، آخه آن کسی که این پول را گم کرده بود به اندازه من نیاز نداشت. حتماً این قدر داشته که با این همه پول آمده حرم امام رضا. کی اصلاٌ از من نیازمندتره... کمکم قانع شدم که من به این پول نیاز دارم و لاغیر؛ اما یک مرتبه انگار پاهایم بدنم را کشید سمت دفتر و بدون اینکه قصد قبلی داشته باشم رفتم داخل و سلام کردم. آنقدر هول شدم که نذاشتم خادم جوابم را بدهد، سریع کیف را به او دادم و گفتم: من این کیف رو پیدا کردم و خیلی به پولش نیاز دارم؛ سریع از جلو چشمم برش دار. اونم کیف را برداشت و داخلش را دید و گفت: آقا برای سلامتیش صلوات بفرستین، خدایی چه کسی این قدر پول رو برمیگردونه؟
همه داخل دفتر صلوات فرستادند. یک لحظه دیدم همان جوانی که کیف را انداخته بود از میان جمع آمد طرفم، بغلم کرد و گفت: خیلی از شما سپاسگزارم، از اینجا راهی یک سفر خارجی بودم، گفتم قبلش زیارتی بکنم. کمک بزرگی در حق من کردین، گفتین برای چی به این پول نیاز داشتین؟
با بغض جریان عمل قلب و بزرگ بودن دریچههای قلب کودکم را گفتم.
لبخندی زد و گفت: نگران نباش؛ من، جراح قلبم. برو فردا پسرت رو این آدرس بستری کن، همه خرجاش و کارای بیمارستانش هم با من.
شادیکنان میرفتم که هنگام خروج از صحن، تلفنم زنگ خورد، پاسخ دادم: بفرمایین! آن طرف خط، صدای نخراشیدهای گفت: آقای محترم، از کلانتریام. ماشینتون که اعلام سرقت کردین، پیدا شده از این آدرس برین تحویلش بگیرین... .
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: زیارت امام رضا ع امام رضا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۷۰۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توضیحات زاکانی درباره نحوه کمک شهرداری تهران در طرح نور
دریافت 9 MB
به گزارش همشهری آنلاین، علیرضا زاکانی در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سوال که شهرداری تهران چگونه میخواهد در طرح نور مشارکت کند، گفت: ما به هر کسی که در شهر بخواهد کاری کند، کمک میکنیم، به طور نمونه به معلم به اساتید کمک می شود.
او درباره اینکه آیا شهرداری میخواهد مامور یا ضابط تعیین کند، افزود: اما آنها (پلیس) باید اعلام کند که به چه خدمتی نیاز دارد و ما چگونه می توانیم به او کمک کنیم.
شهردار تهران با بیان اینکه نظام خدمت ما مشارکتی است و کار را با دستگاهها پیش میبریم، افزود: هر کسی نیاز به کمک داشته باشد میگوید و ما در آن زمینه کمک میکنیم.
کد خبر 848631 منبع: همشهری آنلاین برچسبها پلیس راهور - شهر علیرضا زاکانی شهردارى تهران شهردار